باز هم تکلیف عید شروع شد
باز هم عید و باز هم تکالیف نوروزی! اما محمدرضا شهبازی کلی راهکار عالی برای زیربار رفتن از این تکالیف دست و پاگیر! به شما نوجوانان عزیز پیشنهاد کرده است. حتما متن زیر را بخوانید و خوب به خاطر بسپارید.
خیلی وقتها پیش میآید که از عمق یک تصمیم آگاه نیستیم؛ اما درباره ی تکالیف نوروزی که معلّمها میدهند، این طور نیست. همه ی دانش آموزان میدانند که معلّمها به این دلیل یک عالمه تکالیف نوروزی تعیین میکنند که دو هفته تعطیلات را کوفت کنند! به همین دلیل هم غالب دانش آموزان سعی میکنند جوری با این تکالیف برخورد کنند که اصلاً هم تعطیلات کوفت شان نشود. اگر شما هم جزو این دسته هستید، توصیههای زیر را جدّی بگیرید.
1. هنوز هم در خیلی از روستاها رسم است موقع برداشت محصول که میشود، اهالی روستا هر روز میروند سراغ زمین یکی از روستاییان و با کمک هم، محصول او را برداشت میکنند. این طور ظرف چند روز، کُلّ محصولات روستا برداشت میشود. شما هم از فرصت دید و بازدیدهای عید استفاده کنید و هر روز با سایر بچّههای فامیل دور هم جمع شوید و یک ساعته کُل تکالیف نوروزی یک نفر را بنویسید و خلاص. آن قدر آجیل نخورید، یک ساعت هم بنشینید دور هم و مشق بنویسید!
2. تجربه نشان داده همه ی معلّمها در هفتهی بعد از تعطیلات تکالیف نوروزی را بررسی میکنند و از هفتهی دوم ادامهی روند طبیعی درس دادن را پی میگیرند؛ بنابراین شما اگر بتوانید هفتهی اوّل را بپیچانید و مدرسه نروید، از این خان هم رد شده اید و بعید است هفتهی دوم دیگر معلّمی باشد که از شما سراغ تکالیف نوروزی را بگیرد. حالا ممکن است بپرسید که این یک هفته را چطور بپیچانیم؟ به قسمتهای بعدی مراجعه کنید.
3. همان طور که تجربه نشان داده، معلّمها در هفتهی بعد از تعطیلات، تکالیف نوروزی را بررسی میکنند، تجربه نشان داده که معلّمها در هفتهی آخر اسفند تکالیف نوروزی را میدهند؛ یعنی اگر نمیتوانید بعد از تعطیلات نوروزی یک هفته مدرسه را بپیچانید، خُب یک هفته ی آخر اسفند را مدرسه نروید! این طور میتوانید بعد از تعطیلات به معلّم بگویید که هفتهی آخر اسفند مدرسه نیامدید و بنابراین از تکالیف خبر نداشتید! ممکن است معلّم به شما بگوید: «چرا با تلفن از سایر بچهها تکالیف را نپرسیدید؟» که در این موقع فقط میتوانید به گراهام بل به خاطر اختراع تلفن ناسزا بگویید و فرار کنید!
4. آجیل و میوه و انواع تنقلاتی که در روزهای عید به وفور یافت میشوند، این توانایی را دارند که در صورت استفادهی بیش از حدّ، فیل را بخوابانند؛ یعنی اگر شما دو کیلو نخودچی، یک کیلو بادام هندی، دو بسته شکلات، یک پارچ آب پرتغال، سه مُشت کشمش، هشت عدد گز و یک وجب لواشک را درون قابلمه ریخته، نیم ساعت هم بزنید، محصولی به وجود میآید که از بُمب اتمی چیزی کم ندارد! حالا فکر کنید این چیزها درون معدهی شما باشند، خُب معلوم است که میافتید و حداقل یک هفته زمین گیر میشوید! فقط حواس تان باشد که همان روزهای اوّل تعطیلات این چیزها را آن قدر زیاد نخورید؛ چون مریضیتان در همان روزهای تعطیلات تمام میشود و بدبخت میشوید. از روز دهم یازدهم شروع کنید تا این که روز سیزدهم طرفهای ظهر مریض شوید و خلاصه از روز چهاردم در بیمارستان بستری شوید! بخورید!
5. برای پیچاندن مدرسه در هفتهی آخر اسفند هم میتوانید از روزهای میانی اسفند به صورت خودجوش به کار خانه تکانی بپردازید و آن قدر فرش بشویید و دیوار پاک کنید که از کَت و کول بیفتید و مریض شوید. مطمئن باشید در این صورت، مادرها آن قدر قربان صدقهی شما میروند که بدون این که شما بخواهید، نمیگذارند مدرسه بروید!
6. یک راه دیگر گذشتن از سدّ تکالیف نوروزی، ترک تحصیل است! شما اگر مدرسه نروید، طبیعتا دیگر تکلیف نوروزی هم نخواهید داشت که به خاطرش کُل تعطیلات عید، پدرتان دربیاید؛ بنابراین پیشنهاد ما این است که هرسال بیستم اسفند ترک تحصیل کنید و بیستم فروردین سال بعد به تحصیل علاقه مند شوید. من خودم یک نفر را میشناسم که از این روش استفاده کرده و خیلی هم جواب داده است. فقط مشکلش این است که الان با کُلّی ریش و سبیل هنوز نشسته سر کلاس سوّم و دارد جدول ضرب یاد میگیرد!
7. یک راه دیگر هم این است که مثل بچّهی آدم بنشینید و برنامه ریزی کنید و روزی یک ساعت درس بخوانید و مشق بنویسید. باور کنید پانزده شانزده روز تعطیلات را میتوان با یک برنامه ریزی درست، هم تفریح کرد و هم درس خواند؛ فقط کافی است برنامه ریزی کنید... چی شد؟ کجا؟ میروید ترک تحصیل کنید؟ یعنی برنامه ریزی آن قدر سخت است؟!
1. هنوز هم در خیلی از روستاها رسم است موقع برداشت محصول که میشود، اهالی روستا هر روز میروند سراغ زمین یکی از روستاییان و با کمک هم، محصول او را برداشت میکنند. این طور ظرف چند روز، کُلّ محصولات روستا برداشت میشود. شما هم از فرصت دید و بازدیدهای عید استفاده کنید و هر روز با سایر بچّههای فامیل دور هم جمع شوید و یک ساعته کُل تکالیف نوروزی یک نفر را بنویسید و خلاص. آن قدر آجیل نخورید، یک ساعت هم بنشینید دور هم و مشق بنویسید!
2. تجربه نشان داده همه ی معلّمها در هفتهی بعد از تعطیلات تکالیف نوروزی را بررسی میکنند و از هفتهی دوم ادامهی روند طبیعی درس دادن را پی میگیرند؛ بنابراین شما اگر بتوانید هفتهی اوّل را بپیچانید و مدرسه نروید، از این خان هم رد شده اید و بعید است هفتهی دوم دیگر معلّمی باشد که از شما سراغ تکالیف نوروزی را بگیرد. حالا ممکن است بپرسید که این یک هفته را چطور بپیچانیم؟ به قسمتهای بعدی مراجعه کنید.
3. همان طور که تجربه نشان داده، معلّمها در هفتهی بعد از تعطیلات، تکالیف نوروزی را بررسی میکنند، تجربه نشان داده که معلّمها در هفتهی آخر اسفند تکالیف نوروزی را میدهند؛ یعنی اگر نمیتوانید بعد از تعطیلات نوروزی یک هفته مدرسه را بپیچانید، خُب یک هفته ی آخر اسفند را مدرسه نروید! این طور میتوانید بعد از تعطیلات به معلّم بگویید که هفتهی آخر اسفند مدرسه نیامدید و بنابراین از تکالیف خبر نداشتید! ممکن است معلّم به شما بگوید: «چرا با تلفن از سایر بچهها تکالیف را نپرسیدید؟» که در این موقع فقط میتوانید به گراهام بل به خاطر اختراع تلفن ناسزا بگویید و فرار کنید!
4. آجیل و میوه و انواع تنقلاتی که در روزهای عید به وفور یافت میشوند، این توانایی را دارند که در صورت استفادهی بیش از حدّ، فیل را بخوابانند؛ یعنی اگر شما دو کیلو نخودچی، یک کیلو بادام هندی، دو بسته شکلات، یک پارچ آب پرتغال، سه مُشت کشمش، هشت عدد گز و یک وجب لواشک را درون قابلمه ریخته، نیم ساعت هم بزنید، محصولی به وجود میآید که از بُمب اتمی چیزی کم ندارد! حالا فکر کنید این چیزها درون معدهی شما باشند، خُب معلوم است که میافتید و حداقل یک هفته زمین گیر میشوید! فقط حواس تان باشد که همان روزهای اوّل تعطیلات این چیزها را آن قدر زیاد نخورید؛ چون مریضیتان در همان روزهای تعطیلات تمام میشود و بدبخت میشوید. از روز دهم یازدهم شروع کنید تا این که روز سیزدهم طرفهای ظهر مریض شوید و خلاصه از روز چهاردم در بیمارستان بستری شوید! بخورید!
5. برای پیچاندن مدرسه در هفتهی آخر اسفند هم میتوانید از روزهای میانی اسفند به صورت خودجوش به کار خانه تکانی بپردازید و آن قدر فرش بشویید و دیوار پاک کنید که از کَت و کول بیفتید و مریض شوید. مطمئن باشید در این صورت، مادرها آن قدر قربان صدقهی شما میروند که بدون این که شما بخواهید، نمیگذارند مدرسه بروید!
6. یک راه دیگر گذشتن از سدّ تکالیف نوروزی، ترک تحصیل است! شما اگر مدرسه نروید، طبیعتا دیگر تکلیف نوروزی هم نخواهید داشت که به خاطرش کُل تعطیلات عید، پدرتان دربیاید؛ بنابراین پیشنهاد ما این است که هرسال بیستم اسفند ترک تحصیل کنید و بیستم فروردین سال بعد به تحصیل علاقه مند شوید. من خودم یک نفر را میشناسم که از این روش استفاده کرده و خیلی هم جواب داده است. فقط مشکلش این است که الان با کُلّی ریش و سبیل هنوز نشسته سر کلاس سوّم و دارد جدول ضرب یاد میگیرد!
7. یک راه دیگر هم این است که مثل بچّهی آدم بنشینید و برنامه ریزی کنید و روزی یک ساعت درس بخوانید و مشق بنویسید. باور کنید پانزده شانزده روز تعطیلات را میتوان با یک برنامه ریزی درست، هم تفریح کرد و هم درس خواند؛ فقط کافی است برنامه ریزی کنید... چی شد؟ کجا؟ میروید ترک تحصیل کنید؟ یعنی برنامه ریزی آن قدر سخت است؟!
نویسنده: محمدرضا شهبازی
تصویرساز: محمدصادق کرایی
منبع: مجله باران
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}